شاهزاده من امیرمحمدشاهزاده من امیرمحمد، تا این لحظه: 12 سال و 7 ماه و 2 روز سن داره

بزرگ مرد کوچک

.........

1391/9/10 14:51
نویسنده : مامانی
211 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عسله مامان.امروز 8شهریوره 1391 هستش مامانی و فقط 20 روزه دیگه به میلاده تو فرشته یه زمینی مونده پسره مامان.

عسل چشم مامان خوبی؟

پسرکم این روزا خیلی اذیت میکنی.ناراحت نشو ولی دیگه خستم کردی.اصلا غذا نمیخوری.یه روزایی برا خودت یال و کوپال و هیکلی داشتی داش داشیه من ولی حالا یه پسر لاغر و نحیفی که فقط فک میکنه چیکار کنه.کجا فضولی کنه.نگو نهههههههههه میخوای همین الان بهت بگم داری چیکار میکنی؟

طفلی بابا یی تمامه کتاباشو گذاشته تو کارتون که ببریم خونه جدید ولی شما داری با پشتکاره هر چه تمامتر خالیش میکنی

امروز از صبح مورتازه من فقط یه پر پرتغال خوردی.احسن مامان جونم تو میتونی تا شب با همون باشی ولی تورو خدااااااا خجالت بکش دیگه.دق کردم پسرکم چرا غذا نمیخوری.ای خدا من پره دردم پسرکم بزار دیگه این یه غم رو دلم نباشه.

این چند روزه خیلی دلم گرفته.خیلی.نمیدونم از چی؟ولی فک کنم از خستگیه اثاث جمع کنیه که حسابی داغونم کرده.تو پسرکم این روزا ساعت کاریت بیشتر شده و مجبوری تمامه وسایلی که من جم کردم چسبه کارتونارو باز کنی.شرمنده که مادر نمیتونم کمکت کنم تو کارات چون خودم حسابی درگیرم

گذشته از تمامه گله ها این روزا شیرین کاری هایی هم میکنی که مرهم زخم این فضولیاته

تا میگم امیر سرفه میکنه آب بیارین سریع سرفه میکنی

میگم امیرو ناز کن خودتو ناز میکنی و دست میکشی سرت

کلاغ پر هم که دیگه بازی مورده علاقتهههههههه

عاشقهههههههه قندی و تا جایی قند باشه سریع میزاری دهنتو نگاه من میکنی منتظری که باهات دعوا کنم

تا میام طرفت که از دهنت در بیارم در میری

با خیلییییییییییی کارایه دیگه

الانم به پاهام متوسل شدی تا بیارمت بالا تا به حسابه کیبورد رسیدگی کنی

وای وای زدی تو فازه گریه

اومدممممممممممممممم عسل چشم مامان جونمممممممممممممممممممممم..........

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)